همکاری رسمی من با مدرسه عالی برنامه ریزی و کاربرد کامپیوتر (مدرسه کامپیوتر)، از نیمسال دوم 1354 با تدریس نهادهای گسسته (discrete structures) و با حق التدریس ماهانه 40000 ریال شروع شد (یادم نیست چگونه مرتبط شدم. شاید معرفی ارژنگ علی آبادی که قبلا آنجا مشغول شده بود و دانشجوی شریف هم بود و از دانشگاه شیراز مرا میشناخت). این همکاری رسما از اول مهر 1355، به عنوان مربی، با حقوق ماهانه 60000 ریال (که همان سال 72675 ریال شد) ادامه یافت. درحالی که دفاع پایان نامهام در بهمن انجام شد. یادم هست که عملا برای استخدام، دکتر چندلر، از اساتید خارجی مدرسه، در مصاحبه با من، از پیمایش درختها سوال کرد.
در طول همکاری با مدرسه کامپیوتر دروس نهادهای گسسته ، عملیات داخلی ماشین، زبان برنامه نویسی الگول و ساختمان دادهها را ارائه کردم. مدرسه کامپیوتر محیط جالبی بود. ارتباط همکاران بسیار خوب بود. ما باهم قرار گذاشته بودیم که هر درسی را یکی دیگر از اساتید در کلاسها شرکت کند. طی 50 سال گذشته جای دیگری ندیدم که این گونه روی کیفیت آموزش کار کرده باشند. با بچهها هم رابطه خوبی داشتم. اختلاف سنی کمی با آنها داشتم. در مدرسه با هم ورزشی میکردیم. خاطره دو بار راه پیمایی فشم-نوشهر همراه من است. به نظرم دکتر مرتضی انواری (ره) کار فوق العادهای انجام داده بود. حالا که نگاه میکنم، قریب به اتفاق فارغ التحصیلان مدرسه کامپیوتر (مستقل از دیدگاه سیاسی که دارند)، قوی و مؤثر عمل کردهاند.
با داستان انقلاب و تغییر نحوه اداره مدرسه، مدتی از اعضای شورای مدرسه و حدود شش ماه مسؤل چاپخانه بودم.